خیلی از خیابانهای تهران این روزها شاهد ردیف ایرانیتهایی هستند که گوشههای خیابان را بستهاند، با انبوه ِ تابلوهای ِ «کارگران مشغول کارند». بیلبوردها و تابلوهای ِ بزرگ شرکت فاضلاب تهران، خبر از احداث شبکه عظیم لولهکشی فاضلاب پایتخت میدهند. شرکت فاضلاب به ما میگوید که دارد آب ِ رفته را به جوی باز میگرداند.
امروز ظهر وقت ِ ناهار از کنار یکی از این تونلهای ِ حیاتی رد شدم؛ گروهی از کارگران مشغول کار بودند و گروهی داشتند نهار میخوردند؛ نوشابه و نون بربری. همین.
بیش از نیمی از آنها بچههای زیر هجده سال هستند. مشخص نیست به خاطر جثهی کوچکشان است که برای این کار انتخاب میشوند یا هزینهی کمی که به عنوان مزد بر گردن پیمانکار ِ خصوصی ِ به استخدام شرکت دولتی درآمده میگذارند. شایدم هر دو؛ مزد ِ کم، ساعات کاری نامحدود برای انجام کاری بزرگ؛ به جوی برگرداندن آب رفته.
گزارشی از همشهری آنلاین به ما میگوید که فاضلاب تهران تا سال ۹۷ هم تکمیل نخواهد شد؛ با این حساب میتوان از حالا چشم انتظار کودکان کاری بود که در فاضلاب ِ تهران بزرگ میشوند. همشهری آنلاین به عنوان ارگان مجازی شهرداری تهران اما از «سودجویانی» نخواهد گفت که آنان را به کار گماشتهاند. شهرداری علیه شرکت فاضلاب تهران یا پیمانکاراناش بیلبورد نخواهد زد و جیبهای ِ پرپول پیمانکاران را نشان نخواهد داد. قبضهای فاضلاب شهروندان اما به وقت پرداخت خواهد شد. شهروندان اعتراض نخواهند کرد؛ شبکهی فاضلاب ِ گرانتر، تنها باز قبضها را سنگینتر خواهد کرد.
کار یدی از بین نرفته است و نمیرود. طبقه کارگر محو یا ادغام نشده است؛ آنها تنها بیدفاعتر، بیصداتر و ضربهپذیرتر از آن شدهاند که بتوانیم ببینیمشان یا صدایشان را بشنویم. آنها پشت ِ ایرانیتها، پشت تابلوهای «کارگران مشغول کارند» و در اعماق خیابانهای پایتخت نامرئی شدهاند.