۱۳۹۱/۹/۱

چند پاره درباره‌ی مردمی چندپاره




۱
ورود فتح به سازمان آزادی‌بخش فلسطین در سال ۱۹۶۸ خصلت ِ انقلابی آن را کاهش داد. آنجه که از آن بیش از همه بیم‌ناک بودیم و در آن موقع باعث احتیاط ما شده بود، بالاخره به وقوع پیوست، جنبش ما گرفتار بوروکراسی (کاغذبازی،دیوان‌سالاری) شد. رزمندگی خود را از دست داد و به جای آن ابهت و احترام به دست آورد. ما به معامله و مذاکره با دولت‌ها و رجال ِ قدرت معتاد شدیم. روی عقاید و آرزوهای آن‌ها حساب می‌کنیم. وارد پیچ‌ و خم‌ها و بازی‌های ِ سیاسی حاکم بر روابط ِ اعراب شده و خواه‌ناخواه وارد میدان ِ سیاست در بدترین معنای ِ آن شدیم. از ترس اینکه مبادا از جانب ِ سیاستمداران ِکم و بیش مجرب متهم به «تروریسم»، «ماجراجویی» شویم، برای اثبات «میانه‌روی»، «نرمش» و «آشتی‌پذیری» خود در هر قدم شتاب کردیم. غافل از آنکه رسالت عمده‌ی ما اساساً این نیست.

۲
در برابر این سؤال که آیا ما تهدیدی بر علیه اسرائیل خواهیم بود؟ اولاً باید بگویم که آیا این ادعا حداقل مبین یک تضاد نیست؟ و آن اینکه عمده‌ترین قدرت نظامی منطقه که بیست کشور عرب را – حتی در حال اتحاد با یکدیگر – در برابر خود به زانو در می‌آورد، بتواند مدعی شود که این همسایه فوق‌العاده کوچک‌اش امنیت و موجودیت او را تهدید می‌کند.
اگر روزی خردمندی بر جاه‌طلبی‌های ارضی افراطیون اسرائیلی فایق آید، چنانچه روزی صلح – صلحی عادلانه و نه صلح کمپ‌دیویدی – برقرار شود کاملاً طبیعی خواهد بود که مرزهای میان اسرائیل و همسایگان عرب‌اش مفتوح باشد. در آن صورت منطقی و عادی خواهد بود که جریان مبادله میان هویت‌هایی که در موارد زیادی مکمل یکدیگرند، برقرار شود. حداقل از جانب خود می‌توانم بگوییم در حالی که بیش از پانصدهزار نفر فلسطینی در اسرائیل (در داخل مرزهای سال ۱۹۴۸) به سر می‌برند و آرزو دارند با برادران‌شان که در اردن کوچک و غزه در پادشاهی اردن هاشمی و جاهای دیگر در کشورهای متعدد عرب زندگی می‌کنند، در ارتباط دائم باشند، چگونه می‌تواند غیر از این باشد؟
در مقام رهبری جنبش فلسطین، ما اساساً مخالفتی با مرزهای آزاد نداریم. بالعکس ما نسبت به آرمان خود – و بنابر تعبیر یاسر عرفات به رؤیای خود – دایر بر وحدت فلسطین در یک دولت غیرمذهبی و دموکراتیک که یهودی، مسیحی‌ها و مسلمانانی را که ریشه در این سرزمین مشترک دارند، گرد آورد، وفادار هستیم.به این ترتیب مرزهای آزاد یقیناً منجر به برخورد آراء و افکار و سپس منجر به تفاهم برای چنین وحدتی خواهد شد. در چنین حالتی مبارزه‌ی طبقاتی جانشین درگیری‌ها و مبارزات ملی خواهد شد. در یک طرف این مبارزه توده‌های یهودی و عرب قرار خواهند داشت و در طرف دیگر آن استثمارگران این توده‌ها و امپریالیست‌ها، یعنی همان‌ها که میان این دو ملت آتش کینه و خصومت را برافروخته و میان ان‌ها جنگ به راه انداختند.
در اردوی ما مانع و رادعی برای انجام چنین تحولی وجود ندارد. این دولت اسرائیل است که تمایل به صلحی جامع و پایدار ندارد. این راهبران ِ تندروی ِ آن هستند که از مرزهای آزاد وحشت دارند.

[ فلسطینی آواره | خاطرات ابوایاد، مسئول بخش اطلاعات و امنیت ساف | اریک رولو، ترجمه‌ی حمید نوحی | نشر گام‌نو]